اگر قرآنی نباشیم قربانی میشویم
دیدهاید که گوسفندها را قربانی میکنند و دیدهاید که با گوسفندهای قربانی چه میکنند! با پشمشان فرش ساخته و به زیردست و پا میاندازند و از پوستشان دف ساخته و مطربان از چپ و راست بر آنها کوفته و اسباب عیش و کیف و لذت دیگران را فراهم میسازند، و گوشتشان را هم با ضربه ساطور و زخم چاقوهای تیز قطعه قطعه کرده و هر قطعهای را یکی با خود میبرد تا سفرهاش را رنگین ساخته و طعم و مزهای دیگر بخشد، و در این میان گوسفند بیچاره چه طرفی میبندد؟ هیچ!
مثل قالی بافها که یک نگاه یک نقشه داشته و یک نگاه به قالی و بر اساس آن قالی آویخته خود را میبافند، ما نیز باید چشم به نقشه قرآن داشته و براساس آن تار و پود زندگی خود را ببافیم،
ما نیز اگر قرآنی نباشیم شیطان و شیطان صفتان پوستمان را یکجا آنهم به شیوهای لطیف و زیبا درست مثل کندن پوست گوسفندان، بر میکنند.
یعنی همانطور که گوسفند را میخوابانند و در برابر آن خم شده و با ارادت و تواضع لب را بر پای آن نهاده و در آن پیوسته میدمند و گوسفند هم غرورآمیز باد کرده و بزرگ و بزرگتر میشود، و آنگاه با چاقویی تیز و برنده بر آن زخمی زده و پوست را یکجا جدا میکنند، با ما نیز همین رفتار را خواهند کرد!
یعنی با تعلقها، چاپلوسیها و کرنشهای زیرکانه و رندانه خود و با حرفهای فریبا و فریبنده از قبیل: تو جوانی، شخصیت داری، باید آزاد باشی...، ما را باد کرده و خرج لذائذ و عیشها و خوشیهای بیحصر و حساب خود میکنند، و از این میان ما چه سود میبریم؟ هیچ.
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0